“مهمترین سفر انسان، سفری است که او را به عقب برمیگرداند؛ اما نه برای تکرار گذشته، بلکه برای فهمیدن لحظهای که همه چیز در آن تغییر کرد.”
جلد هفتم مجموعه کاپیتان زیرشلواری با عنوان کاپیتان زیرشلواری و حماسهی بزرگ سفر در زمان، اثر دیو پیلکی، یک ماجراجویی پرپیچ و خم است که تمهای مربوط به سفر در زمان، جبر و اختیار، و اهمیت تغییرات کوچک را در مرکز توجه قرار میدهد. در این داستان، جورج و هارولد با استفاده از ماشین زمان به گذشته سفر میکنند تا اتفاقی ناگوار که برای یکی از شخصیتهای دوستداشتنی مدرسه رخ داده را اصلاح کنند، اما همانند همیشه، مداخلات آنها وضعیت را به مراتب بدتر میکند.
ناخواسته، آنها نسخههایی از خودشان در گذشته (کودکی جورج و هارولد) و همچنین نسخهای بسیار جوانتر و مهربانتر از آقای کراپی (مدیر مدرسه) را به زمان حال میآورند. این جابهجایی زمانی باعث میشود که دو مدیر مختلف—یکی بداخلاق و دیگری خوب همزمان در مدرسه حضور داشته باشند. این پارادوکس، علاوه بر صحنههای کمدی ناشی از وجود دو کاپیتان زیرشلواری با خلق و خوی متفاوت، به نویسنده این فرصت را میدهد که به صورت هوشمندانه تأثیر رخدادهای کوچک در کودکی بر شکلگیری شخصیت بزرگسالی را بررسی کند. این جلد به طور غیرمستقیم این پرسش فلسفی را مطرح میکند که آیا ما محصول تصمیمهای خود هستیم یا شرایطی که در آن رشد کردهایم؟ داستان با طنز همیشگیاش، بر این نکته تأکید دارد که گذشته قابل تغییر نیست، اما درسی که از آن میگیریم، میتواند حال و آینده ما را دگرگون سازد.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.