گاهی ازدواج تنها یک بازی است که در آن برنده وجود ندارد و بازنده تمام زندگی خود را از دست میدهد.
آملیا و آدام زوجی هستند که برای نجات زندگی مشترک در حال فروپاشی خود راهی یک سفر زمستانی به ارتفاعات اسکاتلند میشوند تا در کلیسایی قدیمی و دورافتاده آخر هفته را سپری کنند. آدام دچار اختلال چهرهناشناسی است و حتی همسر خود را از روی چهره نمیشناسد و همین موضوع فضایی سرشار از سوءظن و ناامنی ایجاد میکند. با شروع طوفان و قطع شدن برق آنها متوجه میشوند که این سفر یک جایزه تصادفی نبوده و کسی با نقشهای دقیق و کینهای قدیمی آنها را به این تله کشانده است تا حقایق هولناکی را که سالها پنهان مانده بود برملا کند.
الیس فینی در این اثر با استفاده از نامههایی که هرگز پست نشدهاند و جابجایی هوشمندانه زمان روایتی خلق کرده است که تا آخرین صفحات مخاطب را در حیرت نگه میدارد. سبک نویسنده در چیدن قطعات پازل در کنار هم به گونهای است که هیچکس آنطور که به نظر میرسد نیست و اعتماد به شخصیتها بزرگترین اشتباه خواننده خواهد بود. این تریلر روانشناختی برای کسانی که عاشق داستانهای پرپیچوخم و غافلگیریهای تکاندهنده هستند یک انتخاب اعتیادآور است که نشان میدهد چطور رازهای کوچک میتوانند به بهای جان انسانها تمام شوند.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.