“قدرت همچون آتشی است که هر کس آن را به دست میآورد، در نهایت خود نیز در شعلههای آن میسوزد.”
این کتاب که به قلم سعید قانعی و در ژانر رمان تاریخی نوشته شده است، روایتی جذاب و پرکشش از زندگی و دوران حکومت یکی از مقتدرترین و در عین حال بحثبرانگیزترین پادشاهان تاریخ ایران، یعنی آقامحمدخان قاجار، بنیانگذار سلسله قاجاریه، است. قانعی در این رمان، از کودکی آقامحمدخان و واقعهی تلخ اخته شدن او توسط عادلشاه افشار، تا سالهای سرگردانی، نبردها برای یکپارچهسازی ایران پس از فروپاشی زندیه، و تأسیس پایتخت در تهران، یک پرترهی کامل و پر جزئیات ارائه میدهد. کتاب با تمرکز بر جاهطلبیهای پایانناپذیر، نبوغ سیاسی و نظامی، و همچنین خشونت و کینهجوییهای شخصیت اصلی، تصویری زنده از شرایط آشفته ایران در اواخر قرن هجدهم و ظهور قدرتی جدید را ترسیم میکند.
نقطه قوت اصلی این رمان، توانایی قانعی در تلفیق دقیق جزئیات تاریخی با عناصر جذاب و گیرای رماننویسی است. او توانسته است شخصیت آقامحمدخان را از یک چهرهی صرفاً تاریخی خارج کرده و به یک کاراکتر ادبی با پیچیدگیهای روانشناختی تبدیل کند. مورخین ادبی این کتاب را به دلیل «توصیفات واقعگرایانه و موشکافانه از فضای سیاسی و طبقاتی دوران قاجار» ستودهاند. این رمان نه تنها یک منبع داستانی برای آشنایی با فراز و نشیبهای ایران در دوره گذار است، بلکه تلاشی است برای درک این نکته که چگونه رنجها و عقدههای فردی میتوانند در صورت قرار گرفتن در بستر قدرت مطلق، به سرنوشت یک ملت تبدیل شوند و تغییرات بزرگی را در جغرافیای سیاسی یک کشور رقم زنند.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.