بسیاری از مردم تصور میکنند که سختکوش بودن تنها کلید رسیدن به ثروت است، اما حقیقت این است که تا زمانی که ذهنیت شما تغییر نکند، تمام تلاشهای فیزیکی تنها دویدن بر روی یک چرخه تکراری خواهد بود.
داستان درباره جوانی است که از شغل خستهکننده و درآمد ناچیز خود به تنگ آمده و برای یافتن راز موفقیت به سراغ پیرمردی هوشمند و ثروتمند میرود. این برخورد آغازگر سلسلهای از درسهای غیرمنتظره است که در آن مفاهیمی مانند قدرت تمرکز، تعیین دقیق اهداف و نقش ایمان به تواناییهای فردی به شکلی ساده و عمیق بازخوانی میشوند. نویسنده با ایجاد فضایی تمثیلی نشان میدهد که چگونه موانع بیرونی در واقع بازتابی از دیوارهای بلندی هستند که ما در ذهن خود بنا کردهایم.
مطالعه این اثر برای هر کسی که احساس میکند در بنبست مالی یا شغلی قرار دارد و به دنبال یک دگرگونی ریشهای در نگاه خود به زندگی است، یک ضرورت به حساب میآید. مارک فیشر با سبکی صریح و داستانی نشان میدهد که ثروت واقعی ابتدا در اندیشه شکل میگیرد و سپس در دنیای بیرون متجلی میشود. این متن به شما کمک میکند تا از قید باورهای محدودکننده رها شوید و یاد بگیرید که چگونه با استفاده از قوانین نانوشته ذهن، مسیر رسیدن به رفاه و آرامش درونی را هموار سازید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.