«وقتی مغز شما نتواند احساسات را بخواند، دنیا شبیه به یک پازل بیمعنی میشود؛ اما زنده ماندن در میان سنگدلیها، خود بزرگترین معجزه است.»
این رمان بسیار تأثیرگذار و پرفروش جهانی، با عنوان اصلی «Almond»، نوشتهی نویسندهی کرهای، وون پیونگ-سون (Won Pyung-Son)، داستانی عمیقاً انسانی و تکاندهنده دربارهی درک احساسات و جستجوی ارتباط در دنیایی است که از نظر عاطفی پیچیده است.
داستان از زبان یونجا، پسری نوجوان، روایت میشود که از یک بیماری عصبی نادر به نام الکسیتیمیا (Alexithymia) رنج میبرد. این بیماری باعث میشود که او نتواند احساسات دیگران را تشخیص دهد یا احساسات خود را تجربه کند. قسمتهایی از مغز او که وظیفهی پردازش ترس و خشم را دارند (شبیه به بادامهای کوچک در سر)، از کار افتادهاند.
یونجا در کودکی، مادر و مادربزرگش را در یک حادثهی دلخراش از دست میدهد و خود کاملاً تنها میشود. او مجبور است در حالی که جهان اطرافش پر از عواطف شدید است، به زندگی خود ادامه دهد، در حالی که کاملاً از درک آنها ناتوان است.
زندگی یونجا زمانی شروع به تغییر میکند که با گون، یک قلدر مدرسه که خود درگیر آسیبهای عاطفی عمیق است، ملاقات میکند. پیوند عجیب و غیرمنتظرهای که بین این دو روح آسیبدیده شکل میگیرد، هستهی مرکزی داستان است. «بادام» فراتر از یک داستان دربارهی یک بیماری نادر است؛ این کتاب یک مراقبهی قدرتمند دربارهی معنای واقعی همدلی، اهمیت شکنندگی درونی و اینکه چگونه گاهی اوقات، عمیقترین درسهای انسانیت را از کسانی میآموزیم که ظاهراً فاقد آن هستند. این رمانی است که شما را به چالش میکشد تا دوباره به تعریف خود از انسان بودن فکر کنید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.