ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد و زنی که در آستانه فصلی نو ایستاده است تا با کلماتی عریان و بیپروا از حق زیستن و عاشق شدن بگوید.
فروغ فرخزاد در اشعار خود از مرزهای سنتی و چارچوبهای سختگیرانه زمانه عبور میکند و با زبانی صادقانه به بیان درونیترین احساسات و چالشهای زنانه میپردازد. این دیوان سفری است از عصیان و دیوار به سوی تولدی دیگر که در آن شاعر با نگاهی فیلسوفانه به زوال و زندگی مینگرد و تنهایی انسان معاصر را به تصویر میکشد. شعرهای او سرشار از تصاویر زنده و استعارههایی است که نه تنها وضعیت یک زن در جامعهای سنتی را توصیف میکند بلکه به مفاهیم عمیق وجودی و انسانی پیوند میخورد و خواننده را در هجمهای از نور و تاریکی رها میسازد.
این مجموعه شعر یکی از ستونهای اصلی ادبیات مدرن ایران است و مطالعه آن برای هر کسی که به دنبال درک پیوند میان هنر و آزاداندیشی است ضرورت دارد. فروغ با شجاعتی کمنظیر نقابها را کنار میزند و از دردهایی سخن میگوید که دههها در سکوت مانده بودند و همین ویژگی باعث شده است که کلام او پس از گذشت سالها همچنان زنده و تاثیرگذار باقی بماند. سبک صریح و گیرا و نگاه نوگرای او به جهان پیرامون این کتاب را به گنجینهای برای دوستداران شعر معاصر تبدیل کرده است که میخواهند جهان را از پنجرهای متفاوت و بدون قضاوت تماشا کنند.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.