بریدن سر یک حشره موذی با تبر جنایت نیست بلکه خدمتی است به بشریت اما بوی خون تا ابد در مشامت باقی خواهد ماند.
این روایت سقوط یک ذهن درخشان به اعماق تاریکترین حفرههای وجدان انسانی است جایی که منطق سرد ریاضی با عذاب ابدی روح درگیر میشود. راسکولنیکف جوانی است که تصور میکند با ایستادن فراتر از قانون میتواند دست به هر کاری بزند اما بلافاصله پس از ارتکاب قتل در گردابی از پارانویا و تب فرو میرود که مرز بین واقعیت و کابوس را از بین میبرد. هر صفحه از این داستان لرزهای است بر اندام باورهای اخلاقی شما و تلاشی برای درک این حقیقت که آیا هدف واقعا وسیله را توجیه میکند یا خیر.
این شاهکار بیبدیل داستایفسکی فراتر از یک رمان پلیسی یا جنایی است و در واقع کالبدشکافی دقیق روان انسان در مواجهه با گناه و رستگاری محسوب میشود. خواندن این اثر برای کسانی که به دنبال درک پیچیدگیهای خیر و شر و تضادهای درونی هستند یک تجربه تکاندهنده و ضروری است. نویسنده با چنان مهارتی نبض خواننده را در دست میگیرد که گویی خود شما تبر را به دست گرفتهاید و اکنون باید با پیامدهای هولناک آن روبرو شوید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.