“گاهی اوقات، بزرگترین تهدید نه از بیرون، بلکه از درون ذهن ما و از ترسهای کوچک اما قدرتمندی نشأت میگیرد که به آنها اجازه رشد دادهایم.”
جلد ششم مجموعه کاپیتان زیرشلواری با عنوان کاپیتان زیرشلواری و نبرد ناامیدکنندهی پسرک رباتیک شرور، اثر دیو پیلکی، یک ماجراجویی علمی تخیلی و در عین حال روانشناختی است که به بررسی تأثیر فناوری و هوش مصنوعی بر هویت میپردازد. در این جلد، جورج و هارولد با پسرکی فوقالعاده باهوش به نام ملوین اسنیدی، آشنا میشوند. ملوین که همیشه سعی دارد هوش و نبوغ خود را به رخ دیگران بکشد، اختراعی عجیب و غریب به نام «رباتیک شرور» میسازد تا بتواند هم از جورج و هارولد و هم از کاپیتان زیرشلواری انتقام بگیرد.
پیچیدگی داستان زمانی شروع میشود که ملوین اسنیدی خود به طور تصادفی تبدیل به یک ابرشرور رباتیک میشود که قدرتی مافوق تصور دارد، اما درونش با همان خودخواهیهای کودکانه و نیاز به تأیید شدن دست و پنجه نرم میکند. این تحول، ملوین را به نمادی از تکبر علمی تبدیل میکند که بدون در نظر گرفتن اخلاقیات، فقط به دنبال قدرت است. پیلکی در این جلد، به صورت غیرمستقیم، خطر وابستگی بیش از حد به فناوری را به تصویر میکشد و نشان میدهد که هوش محض بدون همراهی با همدلی و درک انسانی، میتواند ویرانگر باشد. تنها راه پیروزی کاپیتان زیرشلواری بر این ابررباتیک، یادآوری احساسات و بخش انسانی ملوین است که در زیر لایههای فولادی اختراعش پنهان شده است. این داستان با طنز همیشگی، بر اهمیت خلاقیت بر حافظه و قلب بر منطق سرد تأکید میکند.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.