گاهی اوقات کسی که بیش از همه دوستت دارد، همان کسی است که عمیقترین زخمها را بر پیکرت به جا میگذارد و تو را میان عشق و بقا معلق نگه میدارد.
داستان درباره زنی است که تصور میکند بالاخره زندگی رویاییاش را ساخته و با مردی ایدهآل آشنا شده است، اما ناگهان با جنبهای تاریک و ترسناک از این رابطه روبرو میشود که تمام باورهایش را ویران میکند. در حالی که او تلاش میکند با واقعیت تلخ زندگی مشترکش کنار بیاید، بازگشت اولین عشق دوران نوجوانیاش او را در موقعیتی دشوار قرار میدهد که باید بین تکرار چرخههای دردناک گذشته و شکستن زنجیرهای اسارت، یکی را انتخاب کند. نویسنده با ایجاد فضایی پرتعلیق و احساسی، شما را به قلب یک بحران میبرد که در آن مرز میان فداکاری و حماقت به باریکی یک مو میشود.
این اثر برای کسانی نوشته شده که جرات رویارویی با حقایق عریان روابط سمی و خشونتهای پنهان خانگی را دارند. کالین هوور با سبکی صریح و تکاندهنده، نشان میدهد که چرا تمام کردن یک رابطه گاهی سختترین کار دنیاست و چگونه یک تصمیم شجاعانه میتواند سرنوشت نسلهای بعد را تغییر دهد. مطالعه این کتاب تجربهای است که قلب شما را میفشارد و وادارتان میکند تا درباره مفهوم واقعی قدرت و بخشش بازنگری کنید.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.