پنج قدم فاصله

**”اگر مجبور باشی برای زنده ماندن، پنج قدم از تنها چیزی که می‌خواهی فاصله بگیری، چه می‌کنی؟”**

این رمان، عاشقانه‌ای عمیق و دردناک در قلب بیمارستانی برای مبتلایان به فیبروز سیستیک است. استلا و ویل که هر دو با این بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند، طبق قوانین پزشکی مجبورند حداقل پنج قدم از هم فاصله داشته باشند تا جان یکدیگر را به خطر نیندازند. اما عشق، قانون خود را می‌نویسد: «پنج قدم فاصله». نویسنده با احساسی خالصانه، تناقض تلخ نزدیکی عاطفی و دوری فیزیکی را به تصویر می‌کشد، جایی که هر لحظه با مرگ فلوتی می‌زند و هر نفس به قیمتی گزاف تمام می‌شود.

داستان، فراتر از یک ماجرای بیمارستانی است؛ حکایتی است درباره شجاعت زندگی کردن در زمانی که زمان دشمن توست. استلا با لیست کنترل‌شده و ویل با روحیه طغیانگرش، به یکدیگر می‌آموزند که گاهی باید قوانین را به خاطر چیزهایی بزرگتر شکست. این کتاب که به دلیل پرداخت واقع‌بینانه و احساسی به زندگی بیماران خاص مشهور است، خواننده را با این پرسش اساسی تنها می‌گذارد: تا کجا برای عشق می‌روی؟ اگر آماده یک سفر عاطفی پر فراز و نشیب هستید که هم اشک می‌ریزد و هم امید می‌بخشد، پنج قدم فاصله در انتظار شماست.