«تا زمانی که توانایی خیالپردازی در تو هست، هرگز تسلیم ناامیدی مطلق نخواهی شد.»
این رمان کلاسیک و جاودانه نوشتهی لوسی ماد مونتگمری، داستان زندگی یک دختر یتیم باهوش، سرزنده و بهشدت خیالپرداز به نام **آنه شرلی** را روایت میکند. آنه که به دلیل اشتباه در ارسال، به جای یک پسر برای کمک در مزرعه، به خانهی خواهر و برادر مسن و آرام، ماریلا و متیو کاتبرت در «گرین گیبز» فرستاده میشود، بلافاصله دنیای ساکن و منظم آنها را زیر و رو میکند. ماریلا در ابتدا قصد دارد او را بازگرداند، اما شور و شوق وصفناپذیر آنه نسبت به زیباییهای طبیعت، استعداد بیمانندش در قصهگویی و اشتیاقش برای یافتن یک خانه و یک خانواده واقعی، به تدریج قلبهای آنها و تمام اهالی روستای آوونلی را فتح میکند.
این کتاب فراتر از یک داستان سادهی رشد و بلوغ (Coming-of-Age) است؛ این یک جشن برای قدرت تخیل، ارزش دوستی و اهمیت پذیرش خود است. آنه شرلی با موهای قرمز آتشین و لکنت کلام خود، به ما میآموزد که نقصها و تفاوتهای ما، در واقع همان عناصری هستند که ما را منحصر به فرد و دوستداشتنی میکنند. این رمان سرشار از طنز، لطافت و درسهای عمیق دربارهی پذیرش و عشق بیقید و شرط، خواننده را به سفری گرم به جزیره پرنس ادوارد و دنیای جادویی دختری دعوت میکند که هرگز از دیدن زیبایی در هر گوشهای از زندگی دست نمیکشد.
***

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.