«درد نبودن تو، تنها پل واقعی بود که مرا به خودی میرساند که هرگز نمیشناختم.»
این کتاب که در قالب یک یادداشتنویسی یا خودنگاری عمیق نوشته شده، سفر یکساله و شجاعانه یک فرد پس از یک جدایی بزرگ یا فقدان مهم را به تصویر میکشد. «۳۶۵ روز بدون تو» صرفاً یک مرثیه یا شرح اندوه نیست، بلکه گزارشی صادقانه از فرایند کند و اغلب دردناک **بازسازی هویت** در غیاب یک شخص محوری است. نویسنده روز به روز، احساسات متناقض و مراحل پنجگانه سوگ (انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی، پذیرش) را واکاوی میکند و نشان میدهد که چگونه خلاء ناشی از نبودن دیگری، به مرور تبدیل به فضایی برای کشف خود جدید میشود.
این اثر قدرتمند، به خواننده اجازه میدهد تا از نزدیک شاهد مبارزهی درونی نویسنده با خاطرات، عادتهای مشترک و نیاز به بازتعریف واژه «ما» به «من» باشد. هر روز یک فصل کوچک است؛ یک درس، یک مکاشفه یا یک عقبنشینی. نکته کلیدی این کتاب، تأکید بر این حقیقت است که پذیرش فقدان، پایان داستان نیست، بلکه آغاز شجاعانهترین فصل زندگی است: یادگیریِ دوباره دوست داشتن خود، بدون اتکا به تأیید دیگری. «۳۶۵ روز بدون تو» به ما میآموزد که چگونه از دل زخمها، به سوی استقلال عاطفی و یافتن معنایی عمیقتر در تنهایی قدم برداریم.
***

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.