## ۱۹۸۴ (جورج اورول)
***
«اگر آزادی به معنی چیزی باشد، باید حق گفتن چیزی باشد که مردم نمیخواهند بشنوند.»
رمان پادآرمانشهری (Dystopian) و هولناک جورج اورول، بیش از هر اثر دیگری توانسته است جوامع آینده و خطرات استبداد مطلق را پیشبینی کند. داستان «۱۹۸۴» در کشور اقیانوسیه روایت میشود؛ جایی که حزب، تحت رهبری بلامنازع «برادر بزرگ»، کنترل کامل و بیوقفهای بر هر جنبهای از زندگی شهروندان دارد. نه تنها افکار، بلکه حتی زبان و تاریخ نیز توسط «وزارت حقیقت» دستکاری میشوند تا با خط مشی حزب همخوانی داشته باشند. اورول با خلق مفاهیمی چون «پلیس فکر»، «دو-فکری» (Doublethink) و «خبرگفتار» (Newspeak)، نشان میدهد که چگونه یک نظام توتالیتر میتواند نه تنها بر اعمال، بلکه بر خودآگاهی و واقعیت درونی افراد نیز سلطه یابد.
شخصیت اصلی، وینستون اسمیت، کارمند وزارت حقیقت، با شورشی خاموش و درونی، در تلاش است تا حداقل حقیقت را در ذهن خود حفظ کند و با برقراری یک رابطه ممنوعه و آغاز یک دفترچهنویسی پنهانی، علیه قدرت مطلق حزب و چشمهای همیشه نظارهگر «برادر بزرگ» قیام کند. «۱۹۸۴» نه تنها یک اثر ادبی است، بلکه یک هشدار تلخ و ضروری است درباره بهایی که انسان برای آسایش و امنیت در ازای آزادی فردی میپردازد. این رمان به ما یادآوری میکند که مبارزه برای حفظ حقیقت، حافظه و استقلال فکری، یک نبرد دائمی و حیاتی است، حتی زمانی که این مبارزه بیامید به نظر میرسد.
***

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.